مختصری درباره شهید مدافع حرم حسن قاسمی دانا ...
بسم رب الشهداء و الصدیقین ...
شهید حسن قاسمی دانا ...
بچه ی مشهد ...
فرزند دوم خانواده بود ، متولد شهریور 63 .
شوخ و مهربان و ... .
در نانوایی پدرش کار میکرد .
دوستانش میگفتند حدود چند ماه تلاش کرده بود تا مسئولان لشکر فاطمیون (که مخصوص رزمندگان افغانی است) قبول کنند و اعزامش کنند ...
همان روزهای اول ، او را مسئول تک تیر انداز ها کردند ...
شهید صدرزاده (دوستش) میگفت خیلی برای بچه هایش کار کار میکرد . مثل مادر بود برایشان . صبح تا شب خدمت میکرد به بچه ها .
فرودین 93 اعزام شد به سوریه (حلب) و 22 روز بعد هم ...
داوطلب شدند ساختمان 3 را که سقوط کرده بود ، پاکسازی و آزاد کنند .
حسن و مصطفی (شهید صدرزاده) و 6 نیروی داوطلب . شدند 8 نفر ...
حسن گفت 8نفریم ، اسم عملیات هم باشد امام رضا(علیه السلام) ...
همه با فریاد یاعلی بن موسی الرضا(علیه السلام) ریختند داخل ساختمان و پاکسازی را شروع کردند .
دشمن با زبان عربی میپرسد شما که هستید ؟
حسن فریاد می زد : نحن شیعه علی بن ابی طالب(علیه السلام) ... نحن ابناء فاطمه الزهراء(سلام الله علیها) ...
خیلی شجاعانه جنگید و ...
وقتی رفت تا نارنجک ها را بیندازد سمت دشمن ، تیر خورد ...
فردایش هم در بیمارستان پر کشید ...
و زنده شد ...
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتابل احیاء عند ربهم یرزقون ...
/
پ.ن:
حسن آقا التماس دعا
هوای ما رو هم داشته باش با معرفت !
مگر نه اینکه زنده ای و ما رو داری می بینی ؟
- ۹۴/۱۰/۲۴
- ۴۸۳ نمایش